ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

ایلیا کاکل زری و داداشی

به تولدت چیزی نمونده

سلام پسرکم عسلکم قوربون اون چشمهای خوشگلت بشم دیگه چیزی به تولدت نمونده بازم تولدت مصادف با ایامه محرمه واسه همین نتونستم اونجور که باید واست جشن بگیرم اما بازم واسه 5 شنبه مهمونای عزیزی قراره بیان تا جشن 3 سالگیت بازم یه خاطره خوب بشه تو اون دل کوچیکت والبوم عکس خاطرات کودکیت ایشالا  عروسک نازم  تو این چند ماه خیلی عوض شدی و من نمیدونم با اینهمه تغییرچطوری برخورد کنم بعضی از رفتارات واقعا متعجبم میکنه عین اقا پسر 15 ساله ها حرف میزنی صداتو کلفت میکنی و وادای ادم بزرگا رو در میاری ؟.قوربونت بشم من که گاها خیلی هوامو و هوای داداشی رو داری موقع خواب بهم میگی مامان روتو بپوشون داداش سرما نخوره همچنین هر صبح بیدار میشی میگی...
26 آبان 1392

عید قربان مبارک

  سلام عید قربان همگیتون مبارک  ایلیای ناز من عید توهم مبارک گل مامان خیلی دوستت دارم  پسر گلم خیلی چیزا میخوام درموردت بنویسم اینکه هرجا میبرمت مغازه یا رستوران قبل من قیمت میپرسی یا بلند میگی خانییییییم یا عمووووووووو فلان چیز رو دارین ؟ چرا ندارین؟ نمیدونم این زیاد اجتماعی بودنت به کی رفته شاید به بابایی اخه من و بابات کلا کم حرفیم .عشق لیمو شیرین داری (ییمو شیرین) شبا بهم میگی مامان روتو بپوشون نی نیمون سرما نخوره اصلا خیلی مواظبی که پات به شکمم نخوره وقتی بازی میکنیم خودم تعجب میکنم که چجوری خودتو کنترل میکنی وهواموداری .خیلی ذوق میکنی وقتی در مورد تولدت میگم واینکه قراره واست تولد بگیرم و خونمون مهمون بیاد اخه من خی...
24 مهر 1392

سلام و خبرای خوش

سلام  من برگشتم بعداز یه غیبت خیلی طولانی  اومدم اما با دست پر اومدم پراز خبرای خوب ؟؟؟ (ایشالا) اقا ایلیا بزودی داداشی میشه و صاحب یه داداش کوچولو   راستش همیشه دلم میخواست بچه هام باهم بزرگ شن و تنها نمونن .......................................اما  خیلی شوکه شدم وقتی فهمیدم نینیم بازم پسره چون همش فکر میکردم نینیم دختره ...اما حالا که خوب فکر میکنم میبینم بزرگ کردن دوتا همجنس اسونتره هم اینکه ایلیا تنها نمیمونه .ویه داداش کوچولو داره که میتونن باهم بازی کنن برن مدرسه دوچرخه سواری و..... دوتا پسر گل هورااااا                  واما بگم از ایلیای نازم که هرروز عشقم بهش...
16 شهريور 1392

مشهدی ایلیا خان

سلام  سلامی یه گرمی روزای گرم تابستون ما برگشتیم طبق معمول با تاخیر طولانی این روزااونقدر زود زود میان و میرن که اصلا وقت نمیکنم بیام پای نت هر موقع که میام تند تند به وبلاگ دوستای گلم سر میزنم و تا میخوام چیزی بنویسم میبینم ای بابا اقا ایلیا صدام میکنه یا داره شیطونی میکنه خلاصه شرمنده ام بخدا. پسر گلم فکر کنم شیطنتت ده برابر شده یا هم صد برابر اصلا یه جا بند نیستی همش میخوای به همه چی کنجکاوی کنی و بیخیال مامان شی و هر جا دوست داری تنها بری؟؟؟  تقریبا یه ماه پیش اقا ایلیا همراه مامان وبابا راهی مشهد مقدس شد و ایلیای ماهم مشهدی شد خیلی سفر خوبی بود واقعا یه اب و هوای جدید تو روحیمون خیلی موثر بود خیلی هم بهمون خوش گذشت من...
10 تير 1392

گل پسرم من تاج سرم من

  سلام از اونجاییکه عشق موتور سواری داری از بین 20 تا ماشین خوشگل موتور رو انتخاب کردی  تولد سارینای نازنین ایلیا از همه بیشتر ذوق کرده چشم درشت من اینم ملیکای ناز منه که عاشقشم و فکر میکنم یه جورایی شکل ایلیاست البته خوشگلتر  مامانی با اجازه.... رادینم خاله جون تولدت مبارک عزیزم مهربونم خیلی دوستت دارم قوربون مهربونیات              ...
14 خرداد 1392

قوربونت برم

سلام ووروجکم قوربون صدای نازت بشم که این روزا با سه صدای متفاوت صحبت میکنی گاها صدای مردونه گاها بچگونه وادای نی نی هارو در میاری وبا صدای ناز خودت  مثل همیشه تند تند اومدم بنویسم و برم اخه تو رفتی پیش بابا لالا کنی  ومن نمیخوام دیرتر از اینا پیشت بیام ...بخدا این روزا سرم اونقدر شلوغه وقت نمیکنم بیام وشیرین کاریاتو بنویسم ولی تو اولین فرصت میام .این روزا بهترین روزای عمرمه کنار تو خیلی خوشحالم باهم دیگه میریم بیرون میریم پارک :مهمونی "عروسی همه جا بامنی مثل یه اقا.من به داشتنت افتخار میکنم راستش بودنت واسم بهونه شده زود زود ببرمت پارک تا هر دو از روزمون لذت ببریم اخه از تو چه پنهون من خودمم عاشق پارک وسرسره و کلا بازی هستم اما خ...
25 ارديبهشت 1392

پسر بلا

سلام .شب بخیر کوچولوی نازنین اومدم یه خبر بدم وبرم بلاخره پس از 2 سال و 5 ماه مامان تنبل موفق شد شما رو از پوشک بگیره وبابا رو از یه خرج اضافه نجات بده بزنم به تخته گل پسری 2 روزه هر بار جیش داری خودت میگی مامان ببردستشویی .و این مرحله هم با موفقیت انجام شد مرسی گلم  البته ناگفته نماند بابا خیلی واسم سخت میگرفت و قسمم میداد اصلا بدون پوشک نزارمت  تا مبادا کار خرابی کنی تو خونه منم موقعیکه بابات خونه نبود ازادت میزاشتم و تو این مدت بهم ثابت شد تا بچه رو باز نزاری(بدون پوشک) امکان نداره بگه شاید دیر شد اما بلاخره یه تجربه مهم واسم شد ایشالا تو بعدی ..... ...
19 ارديبهشت 1392