چشم ابی
سلام چشم ابیه مامان
داشتم انار میخوردم دیدم خوشمزه ست از دلم نیومد تنهایی بخورم واسه بابات گذاشتم رو میز که از سر کار اومد بخوره بعد از یه ربع دیدم خبری از اقا ووروجک نیست همه جا رو گشتم چشمتون روز بد نبینه یکدفعه دیدم اقا ایلیا انار رو برداشته رفته زیر میز غذاخوری انارو خورده بقیه شو مالونده به فرش .صورتش قرمزه شلواره سفیدش پر از لکه های قرمزه قوربونش بشم نتونستم ازت عکس بگیرم ولی خاطرشونوشتم یادمون بماند
دلم هوس کیک شکلاتی کرده بود تقصیر تلوزیونه راست میگن تاثیر منفی داره اخه ادم هر چی میبینه دلش میخواد به بابی جون گفتم موقع اومدن خرید هم برای اینکه دلم منو خوشخال کنه هم بهونه ای شد واسه جشن تولد 14 ماهگی گل پسرمون عشق مامی دوستت دارم به اندازه تمام دنیا
نمیدونم چرا هر مادری فکر میکنه بچش زیباترین نی نی دنیاست پس منم واسه اینکه چشم نخوری هزار بار میگم ماشالااااااا