ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

ایلیا کاکل زری و داداشی

تعطیلات عید فطر

و یه سلام دیگه این 3 روز تعطیلی هم گذشت از فردا بابات میره سر کار ولی دلش میمونه پیش تو اخه این چند روزه حسابی بهتون خوش گذشت کنار هم .ما این چند روز خونه بودیم فقط روز اول عید رفتیم خونه مادر بزرگ اینا.   ...
2 مهر 1390

بدون عنوان

سلام راستش الان که دارم  مینویسم ایلیا 9 ماهشه من تازه براش وبلاگ باز کردم و مطالب قبلی هم مال گذشته ایلیا جونه .من میخوام  از امروز  شروع کنم مال این زمان بنویسم ولی قبلش عکسای تا الانشو  میذارم ...
2 مهر 1390

بدون عنوان

سلام به همه دوستان گلم ایلیا جون رو 13 روز بعد مطب دکتر ابراهیم پور ختنه کردیم منو و باباش هر دوتامون چشمامون پر اشک شده بود از بس ایلیا جونم جیغ زده بود.  گل پسر من مبارکت باشه عزیزم سلام مامان جونم از اینکه اومدیم خونه خودمون خیلی خوشحالم اتاقمم خیلی دوست دارم خیلی خوشگله بابایی هم دستش درد نکنه اگه بتونی عکسای اتاقم رو بذار دوستتون دارم   ...
2 مهر 1390

گل پسر شیطون من

این روزا پسرم خیلی شیطون شده وقتی میگم  ایلیا خاله سیما کو؟ به طرف در نیگاه میکنه یا وقتی تلفن زنگ میزنه به من اجازه  نمیده یک کلمه حرف بزنم همه اش گریه میکنه لوس میشه میخواد گوشی رو بگیرم به گوش اون و اون هم ونگ ونگ میکنه بعد که میگم بگو خاله بیا . میگه بیا (البته به ترکی ) این کلمه رو تکرار میکنه .. بعضی کلمه ها را یاد گرفته مثل بابا . قاقا .. به به .جیز . تیخ .الو .دایی  دردر . قربونش برم . پسرم میخواد حرف بزنه ...
29 شهريور 1390

بدون عنوان

سلام خوشگلم بلاخره شب 12 به بعد شد وتو خوابیدی ومن تونستم بیام به وبلاگت سر بزنم دلم این روزا خیلی گرفته بود اخه گل پسرم شیطونی کرده بود ودست نازش از ارنج در رفته بود ولی خدا رو شکر بخیر گذشت . نازم اخه دلت میخواد به همه چی دست بزنی موقعیکه میرفتی  سراغ  گلدون که خاکاشو بریزی بیرون بابا با عجله بغلت کردو دست چپت اووف شد من وبابات اونقدر ناراحت شدیم  که نگو. بابا تا صبح نخوابید از غصه پسرش .اخه گلم هر وقت از خواب بیدار میشدی و دستت درد میکردناله میکردی اه که چه شب وحشتناکی بود الهی هیچ وقت ماما ناراحتیتو نبینه .صبح بردیمت پیش فیزیوتراپ الان 3 روزه گذشته ودستت بهتر شده  و الان میتونی دوباره چار دستو پا را...
29 شهريور 1390

اب تنی

سلام ایلیا رو بردم احموم اخه پسرم اب تنی رو خیلی دوست داره هر وقت میخوام ببرمش حموم  نمیدونین چه ذوقی میکنه وانشم پر کردم از شامپو کف بچه م چه مظلومه الهی...همه میگن ایلیا نسبت به بچه های دیگه ارومتره خدا رو شکر تا حالا منم زیاد اذیت نکرده  فداش بشم من ...
28 شهريور 1390