یه روز شیرین
ایلیا منیم بالامدی ایلیا منیم گولومدی ایلیا منیم نازیمدی سلام عزیزم میخوام در مورد امروزمون برات بگم که وقتی خونه ایم اکثرا همین طوری سپری میشه صبح ساعت 9 بیدار شدیم با هم صبحونه خوردیم بعد من یه ذره کارای خونه رو انجام دادم بعدش دوباره تو رو خوابوندم اخه خوابت ناقص شده بود و بی تابی میکردی همش نیم ساعت خوابیدی.بعد باهم ناهار خوردیم رفتیم حموم من اون لباس سفیده که اون بالاس رو پوشوندم تنت اخه نه اینکه یه ذره هزار ماشالله درشتین جنابعالی .گفتم لاقل یه عکس ازت داشته باشم بعد دیدم خودت رو پاهات بلند شدی و ایستادی گفتم الان وقتشه و دوباره ازت عکس گرفتم اخه این روزا عکس گرفتن ازت مکافاته یا دوربین رو نگا نمی...
نویسنده :
مامان ایلیا
14:11